مجله کیانوش

پایان جام جهانی

چند بار در طول عمرم این شانس را خواهم داشت که فینال جام جهانی را با برندگان آن تماشا کنم؟ ... هرچند در آخر با ایتالیایی ها بالا و پایین پریدم، ولی در آن مسابقه طرفدار فرانسه بودم؛ شانس آوردم که ایتالیا برد!

Happy Persian New Year!

Happy Norouz, St. Patrick's day and Spring!

Here you can find the exact Persian rollover time in the world major cities. This year in Atlanta, the rollover time is at 1:27 PM (EST) on Monday 20th.

!نوروز مبارک

!سال نومبارک

Freezing Rain

An ice storm hit Atlanta last night.

وقتی دمای هوا زیر صفر درجه باشد و به جای برف از آسمان باران بریزد، نتیجه توفان یخ می شود:

Happy New Persian Year! Happy Norooz!

سال نو مبارک

شام آلمانی

امشب شام غذای آلمانی داشیتم:

آلکساندر به همراه سیلکه ـ دوست دخترآلکساندر که برای تعطیلات به آمریکا آمده ـ این شام را تهیه کردند. شام خوشمزه ای بود!

!و سرانجام برف آمد

بالاخره بعد از چهار سال برف آمد!

...کوتاه ... کوتاه

رابرت (غوبخت) یکی از دوستان من هست که در سویس درس می خواند. او در دانشگاه زوریخ " سنسور اثر هال " طراحی کرده و برای ساختن این سنسورها به جرجا تک آمده است. ما تقریباً همسن هستیم.در واقع او یک سال از من بزرگتر است. برای او هم" لگو" بهترین اسباب بازی عمرش بوده؛ امشب وقتی عکس لگوهای بیست و چند سال پیش را از روی اینترنت نگاه می کردیم، متوجه شدم که لگو یک ابزار قوی ارتباط جهانی بوده است: ما دقیقاً کلیه قطعات را به یاد می آوردیم و می دانستیم که قابلیت هرکدام چگونه بوده است. یادآوری سری های خاطره انگیز لگو بسیار شیرین بود. رابرت تقریباً ( با احتساب لگوهای خواهرش) دوبرابر من لگو داشته ... به این دلیل ساده که 25 سال پیش انقلاب اسلامی فقط در ایران اتفاق افتاد، نه سویس! ـ

***

رتا بایل راز فارسی صحبت کردنش را فاش کرد! وقتی خانم آدم ایرانی باشه، حتماً باید چند کلمه فارسی را یادگرفت؛ حداقل اسم غذاها را ! ها ها ها

Weekend

بعضی وقتها خیلی دوست دارم که شنبه ها با یک دوست به سینما یا موزه و یا حتی به یک رستوران بروم؛ قبلاً نمی شد ولی حالا فقط احتیاج به برنامه ریزی و همچنین دعوت کردن یک دوست دارد. باز خوبه که بعضی از آخر هفته ها با هم خانه ایها "شب بازی کامپیوتری"* داریم و جنگ جهانی دوم را بازسازی می کنیم. کن

* game night

Blonde with blue eyes

ما چهار نفر هستیم که در یک آپارتمان زندگی می کنیم. تازه واردمان الکساندر هست که از آلمان آمده، البته آلمان شرقی. پسر جالبی هست؛ ترکیبی از آلمان و اروپای شرقی. هنگام اتحاد دو آلمان 10 سال داشته و چون مدت تحصیلش (قبل از دانشگاه) در دوره عبور به غرب گذشته است، بیشتر از نظام آموزشی آلمان شرقی دانش آموخته است. برای مثال همانطور که دانش آموزان ایرانی برای هفت سال عربی می خوانند، او هم به عنوان یک دانش آموز آلمان شرقی برای هفت سال روسی خوانده است